خبرگزاری مهر، گروه استانها -ریحانه شهبازی: ثانیهها بیخبر از حادثهها، در جریان بیاحساس زمان راه خود را میروند. در لحظه هبوط آدم، در لحظه آخرین ضربت نوح بر کشتی تاریخ ساز، در لحظه سوختن آتشی که بر تن ابراهیم نمیسوخت.... در لحظهای که هاجر صفا را تا مروه دوید، در لحظه مهیب سرنگونی لات و هبل و عزّی به دست والا پیامدار… در لحظه فزت و رب الکعبه.. در لحظه آن صورتی که بر خاک داغ افتاد، در تک تک واژههایی که جز زیبایی ندیده بود… زمان جریان داشت، بیخبر، بی توقف، بیاراده… لحظهها بیبرگشت است و روایت تاریخ در این لحظهها ثبت میشود.
ما مردمان میانه تاریخ، بیخبر از حادثهها در جریان بیاحساس زمان گرفتاریم، برای ما، در این نقطه از تاریخ، لحظهای به نام ۱:۲٠ یادآور یک حادثه است، حادثه رفتن. شاید امروز خاطره این رفتن برای ما با اشک نمایان شود اما اوج حادثه در عرش خدا رقم خورده است، آنچه به روی چشمان ما بسته است، شاید اتفاقی به بزرگی تکانههایی در تاریخ، در میانه تاریخ باشد.
حال ساعت ۱:۲۰ به یک نماد برای یادآوریها تبدیل شده، یادآوری امنیت، رشادت، شجاعت، وفاداری، خروش و جنبش وحدت در میان مردم، قوت گرفتن گفتمان مقاومت، استکبارستیزی و … که هرکدام از آنها در دل خود یک دنیا حرف دارد و هر کس در هر فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… که در اختیار داشته باشد برای تبیین و تثبیت این لحظات اقداماتی انجام میدهند و کاربران فضای مجازی هم به یاد این لحظه و این ساعت، فضای مجازی را آکنده از سخنان، خندهها، توصیهها، حمایتهایش از خانواده شهدا و حماسهآفرینیهایش میکنند تا در این عرصه نیز میدان را برای جریانسازی خالی نگذارند.
خدا حاج قاسم را برد تا بسیاری از چیزها فراموش نشود
مریم قمریان یکی از فعالان رسانهای است که در صفحه مجازی خود و در وصف لحظه شهادت حاج قاسم نوشته است، «وقتی همه در یک غم شریک بودیم…»
او در خصوص یادآوری این لحظه و تداعی ساعت ۱:۲۰ به خبرنگار مهر میگوید: «با شنیدن خبر شهادت حاج قاسم حس از دست دادن یک پشتیبان و حامی بزرگ را داشتم. مانند اینکه یکی از عزیزانت را از دست بدهید. میتوان گفت با توجه به اینکه حاج قاسم سالها در جبهه مقاومت بود و در تیررس دشمن، شهادتش عجیب نبود، اما نگران فقدان و از دست دادن چنین افرادی بودیم. غم سنگینی است اما اینکه با شهادتش دلهای بسیاری به سمت او متمایل شد کمی آرامش بخش است.
قمریان معتقد است که ما به ظاهر یک حاج قاسم را از دست دادیم و این یک واقعیت است که شهید حاج قاسم از خود حاج قاسم برای دشمنان خطرناکتر است. ما امروز حاج قاسم را به ظاهر نداریم اما حاصل مجاهدتهای او امروز به ما آرامش و امنیت داده است. ۱:۲۰ دقیقه تا ابد به نام حاج قاسم است. لحظهای که حاج قاسم به آرزوی همیشگیاش رسید؛ لحظهای که همیشه به ما یادآوری میکند آن مرد خدایی را فراموش نکنیم. گویی خدا حاج قاسم را برد تا بسیاری از چیزها را به دست فراموشی نسپاریم.
۱:۲۰ یک اتفاق استراتژیک و آغاز پدیده نو
متین فیروزآبادی نیز از دیگر فعالان عرصه فضای مجازی و رسانه است که در مورد لحظه شنیدن شهادت حاج قاسم و یادآوری ساعت ۱.۲۰ میگوید: در آن لحظات فقط خدا خدا میکردم که این خبر دروغ باشد و شهادت حاج قاسم گویی به مثابه داغ از دست دادن پدر میماند که با وجودی که تنها یک بار حاج قاسم را دیدم و چند شات عکس از او گرفته بودم اما با او احساس عجیبی را تجربه کردم و مانند بزرگتر برای فرزندان ایران زمین بود.
او معتقد است که هرکس یک عزیزی برایش مهم باشد و البته بداند که برای خدا هم عزیز است و از دست بدهد، مدام به او فکر میکند، به ویژه در زمانه رویایی جریان مقاومت با استکبار جهانی که باعث شده میراث حاج قاسم توالی پیدا کند و اتفاقات مختلفی به برکت سالها مجاهدت حاج قاسم رقم بخورد. در واقع داغ حاج قاسم به اندازه از دست دادن اقوام و نزدیکان برایمان زنده نیست و این نشان میدهد که ساعت ۱.۲۰ یک جنبشی را در درون جوانان ایجاد کرده است.
فیروزآبادی از یادآوری ساعت ۱:۲۰ بامداد که تداعی کننده اوج رویارویی تمدن ایران اسلامی با تمدن غرب است، میگوید: این ساعت نشان میدهد که غرب از اسطوره تمدن ایران اسلامی به ستوه میآید و تمام تلاش خود را میکند که این اسطوره را از بین ببرد و نمیداند که با این کارها او بزرگتر و گستردهتر میشود. این ساعت نماد یک اتفاق استراتژیک و آغاز پدیده نو است.
او میگوید: «درست است که ما حضور فیزیکی حاج قاسم را از دست دادیم اما به تعبیری بعد از شهادت حاج قاسم یک گفتمان جدیدی در مکتب مقاومت آغاز شد و حتی آن فرد بیدین و بد حجاب هم از غم شهادت حاج قاسم ناراحت میشود و عزاداری میکند. در واقع حاج قاسم محور وحدت حول گفتمان مقاومت میشود و همانطور که در قرآن آمده است شهیدان زندهاند و نزد خداوند روزی میگیرند، گویی قدرت تأثیرگذاری حاج قاسم نیز بعد از شهادت بیشتر شد.»
این فعال فضای مجازی و رسانهای با بیان اینکه جای خالی حاج قاسم سلیمانی را به لحاظ عاطفی و استراتژیکی نمیتوان با چیز دیگری پُر کرد و قابل جبران نیست، ادامه میدهد: حاج قاسم در این جایگاه نظیر نداشت اما در مسیر گفتمان مقاومت که حاج قاسم سلیمانی اسطوره آن است، باید این گفتمان را با رویکرد تمدنی استمرار داد که با برنامهریزی و ترسیم چشمانداز پیشبرد آن در حوزه آموزش، این گفتمان برای نسل جدید تبیین شود که چگونه آنها علاقه مند و دنباله رو آن باشند و میراث حاج قاسم را با یک رویکرد، آموزش و کار رسانهای محفوظ بداریم.
مردِ روایتها!
زینب تاجالدین، نویسنده و روزنامهنگار نیز از اینگونه لحظه شنیدن شهادت حاج قاسم را بیان میکند: «هنوز هم سرد نشده؛ داغی که چهار سال است روی دلمان نشسته است. رفتن حاج قاسم، برای خیلیها ساده نبود! درد داشت و درد. خبری بود شوکهآور! باورمان نمیشد. او مرد میدانهای دشوار و کوهی بود استوار که هیچ طوفانی توان لرزاندنش را نداشت. شخصیتی منحصر به فرد که نظیر نداشت و قرنها بود مادر گیتی چون او را به بشریت اهدا نکرده بود. سلیمانی ما، اگرچه با پایانی خوش رفت اما ما را در دنیای ناخوشی تنها گذاشت که بعد از رفتنش، یک روزش هم آب خوش از گلویمان پایین نرفت.»
او ادامه میدهد: حاج قاسم رفت اما به ساعت نکشید که دنیای روایتها از او، به روی دنیا و آدمهایش باز شد. شاعران، نویسندگان، نقاشان، عکاسان، فیلمسازان و مستندسازان، بازیگران، گرافیستها و هر آنکه ابزار هنر در دست داشت به میدان آمد و از دریچه نگاه خود، حاج قاسم را روایت کرد. یکی با شعرش، یکی با قلمش، یکی با نقاشیاش و یکی هم با دوربینش. او دنیای روایت بود که با رفتنش یک به یکِ آن روایتها را جلوی چشمانمان نشاند…! او مردِ روایتهای ناگفته و ناشنیده بود.
لحظه ضعف استکبار و آیندهای روشن
حجت الاسلام احمد سالک عضو جامعه روحانیت مبارز نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر به خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس اشاره میکند و میگوید: «با شنیدن این خبر برای خودمان غصه خوردم، آنها که به سعادت رسیدند. دل انسان به درد میآید از رفتن انسانهایی که برای کشور و جهان اسلام مفید بودند.»
او از سالیانی که با حاج قاسم همسفر بوده میگوید: از نزدیک شاهد اخلاص، صداقت و صفا و شجاعت و قاطعیت حاج قاسم بودم و او یک فرد الهی و معنوی بود. در زلزله و و سیل خوزستان در میدان بود و مانند یک کارگر آستین بالا زد و به مردم و مستضعفان کمک میکرد و مانند یک فرمانده نیز از آب گرفتگی منازل جلوگیری میکرد. در واقع جنگ و جبهه یک روی سکه از شخصیت حاج قاسم بود و خدمت به خلق در بحرانها و حوادث روی دیگر آن.
حجت الاسلام سالک ساعت ۱.۲۰ را تداعی کننده خباثت استکبار جهانی، ضعف آنها و شیطان بزرگ، پیروزی اسلام و وحدت امت و در آخر آینده روشن بیان کرد.
به گزارش مهر، لحظه شهادت و خاموشی جسم حاج قاسم همانند آتشی خفته در دل تاریخ بوده است که با باد تزلزل استکبار و بیداری ملت و امت روشنتر میشود و همه حول محور چنین مرد شریفی به وحدت و یک گفتمان میرسند.
نظر شما